rss صفحهاصلی بینالملل ایران اجتماعی اقتصادی سیاسی ورزشی فرهنگوهنر معرفیاستان شهرستانها ثبتخبر دربارهما تماسباما پیوندها آرشیو | ||||
![]() به گزارش شمالغرب به نقل از سبلانه، خانواده های چند سال پیش ایرانیها یادتان هست؛ سفره هایی پهن دورتادور خانه و قربون صدقه های مادر بزرگ و پدر بزرگ!؛ آن روزها همه چیز رنگی رنگی بود، اما این روزها خانواده ها شده اند پدر و مادر و یک فرزند؛ چه شده که این شده! خانواده واژه ای مقدس در همه ادیان و ادوار است، نهادی آنقدر ارزشمند که از همان زمان که تاریخ نگاران به یاد دارند برای شکل گیری آن جشن بزرگی به نام "جشن عروسی" برپا می کنند از همه دعوت می كنند تا در این جشن خاص شرکت کنند اما گذشت زمان و عوض شدن خیلی چیزها تعریف امروزی از نهاد خانواده را با تعریف دیروزی این نهاد متفاوت کرده است.
اندر حکایت خانواده های ایرانی از قدیم تا امروز دورتادور اتاق آدمها سر سفره نشسته اند و حرف آخر، حرف پدربزرگها و مادربزرگها است و بچهها از کوچک و بزرگ رو حرف بزرگتر خانواده حرفی نمی زنند گرچه از سر اجبار باشد؛ آنها باور دارند که به اصطلاح، قدیمیترها دو سه پیراهن بیشتر از جوانترها پاره کرده اند! توی حیاط بزرگ خانه هم پر از دیگ و آبکش و ته ماندههای ترشیجات و سبزیجات است؛ همه خانمهای خانه از کوچک و بزرگ به فکر خانهداری و شوهرداری هستند و کمتر کسی بچه اش را به مهد کودک می فرستد. وقتی حرف ازدواج پیش میآید لُپ دخترها گل میکند و منتظرند ببینند مادرشوهر خوشبختشان کدام خانم است و... پدر خانواده از خروسخوان صبح تا غروب آفتاب معطل پیدا کردن یک لقمه نون حلاله و شب که برمیگرده کیسههای پر، حسابی خستگی از تنش بیرون میکنه و مادر خانواده که دوان دوان به استقبال همسرش می رود تا اولین کسی باشد که بگوید خسته نباشید... و پسرها که با کتاب های زیر بغلشون، بعد مدرسه یه راست سراغ استادهاشون میروند تا درس بخوانند و حرفه آباء اجدادی شان را حفظ کنند. و دخترها که بعد مدرسه وردست مادر، مادربزرگ، عمه و خاله هاشون خیاطی و فوت و فن خانهداری را یاد میگیرند تا دیپلمشون رو که گرفتند برن سرخونه زندگیشون تا بعد برای لیسانس و سرکار رفتنشون با آقای خونه کنار بیایند.
چه شد که این شد!/ شکل خانواده در دنیای ماشینی اما هر چی علم پیشرفت کرد خیلیها از خیلی چیزها فاصله گرفتند و خیلی کارها شد نشانه عقب ماندگی؛ کم کم جایگاه ها عوض شد و شد این چیزی که الان هست. شان و عزت پدر بزرگ و مادر بزرگها حفظ نشد که هیچ ! بلکه خانه ای ساختند با نام خانههای سالمندان که هر روز بیشتر از دیروز جمعیت آن زیادتر و زیادتر شد. طرز فکرها عوض شد بزرگتر ها که هیچ، والدین غیر از خود به هیچ کسی اجازه ندادند در تربیت فرزند شریک شود و بچه بیچاره از همان کودکی یادش رفت شادی کودکانه اش را؛ یادش رفت بازی کردن با همسن و سالان توی کوچه چه مزه ای دارد، حتی یاد نگرفت که باید خواهر و برادر داشته باشد که در واپسین روزگار به آنها تکیه کند.... حالا دیگر کمتر بانویی پیدا می شود که فقط به فکر رفت و روب، شوهرداری و تزیین خانه و کاشانه باشد، در دانشگاهها دخترها گوی سبقت از پسرها ربودند و این شد که جواب دادن به خواستگار، معیارهایی چون "پسر تحصیلکرده با خانواده پولدار" را سر زبان ها انداخت. وضع به همین منوال نماند پسرها هم دست به کار شدند و معیارهایی برای تشکیل خانواده روی گود گذاشتند؛ دختر تحصیلکرده و با جهاز سنگین و البته با ارثیه بالاتر؛ کمکم شد آن چیزی که نباید میشد؛ سن ازدواج بالا رفت و تشکیل مقدس ترین نهاد کمکم به تاخیر افتاد. حالا این روزها خانواده یعنی پدر، مادر و یک فرزند؛ دیدن نوهها مغز بادام ها هم آرزوی مادر بزرگ و پدربزرگ ها؛ چه شود که سالی، ماهی یک بار نوه شان را ببیند یا نبینند ...
تکنولوژی و تغییر ارزش دو شاخصه مهم تفاوت خانواده دیروز و امروز تقی دادرس جامعه شناس اردبیلی تفاوت آن چنانی خانواده های دیروز و امروز ایرانی را در چند چیز خلاصه می کند در تغییر ارزش های حاکم بر جامعه، ورود تکنولوژی های جدی و البته افزایش دیش های ماهواره ای در جامعه. او می گوید: قبلتر ها پدر بزرگها و مادربزرگ ها جایگاه والایی در خانواده داشتند اما امروز به نقش یک سربار به آن ها نگاه می شود که هیچ نقشی نمی توانند در تربیت فرزندان ایفا کنند. این جامعه شناس اردبیلی ادامه می دهد: باید همگام با تکنولوژی بر ارزش های دینی و بومی خودمان هم توجه کنیم تا فرزندانی در جامعه تربیت شوند که محکم و قوی مسئولیت اداره جامعه را برعهده بگیرند. انتهای پیام/ اخبار استان اردبیل را اینجا بخوانید دیدگاههای ارسال شده ، پس ازتأیید توسط مدیر مسئول سایت منتشر خواهد شد. نظرات شما عزیزان: ![]() ![]()
مطالبمرتبط |
| |||